تاریخ ایران مایه افتخار ایرانیان است

چرا باید به تاریخمان افتخار کنیم...؟!؟

تاریخ ایران مایه افتخار ایرانیان است

چرا باید به تاریخمان افتخار کنیم...؟!؟

خبر نشناسی!

بسیاری از مفاهیم آشفته شده‌اند. خبر هم یکی از آنهاست. خبر زیاد است ولی بی‌خبری بیشتر است. نه از بابت عدم انتشار، بلکه به‌خاطر نوعی اغتشاش. مثل رادیوی ازتنظیم‌افتاده‌ای که به‌جای صدای موزون و صاف، گاهی صداهای ناهنجار در آن می‌پیچد و گوش را آزار می‌دهد. واقعیت این است که اگر انبوه صفحات خبری دیجیتال و کاغذی و صدا و تصویری را روزانه ببینی یا بشنوی، بعید است خبر چندانی در آنها پیدا کنی. این به آن معنا نیست که وقایع رخ نمی‌دهند، سهل است که همین جلو چشمانمان می‌بینیم که اخبار فراوان است یا می‌دانیم که باید باشد ولی به‌دلیل همان آشفتگی‌ که دلایلش متنوع است بروزی نمی‌یابد. بیشتر آنچه تحت عنوان خبر بسته‌بندی و عرضه می‌شود، اصلا خبر نیست. مثلا دیدار یک وزیر با معاونانش واقعا چه ارزش خبری‌ای دارد؟! هیچ! چون به‌طور معمول جلسات و دیدارهای داخلی یک وزارتخانه،کار عادی و مفروض است ولی چون بسیاری از روابط‌عمومی‌ها جز تبلیغ مستقیم و زمخت و بی‌سلیقه و بی‌زحمت معمولا کار دیگری نمی‌کنند ارسال چنین خبرهایی از سوی آنها عادی شده. در متون کلاسیک می‌گویند خبر چیزی است که کسی منتظر شنیدن آن باشد. امروز با سرعت ردوبدل اطلاعات و ارزانی و امکان دسترسی آسان‌تر به منابع و انبوهی آن، تعاریف تا حدی تغییر کرده‌اند. فارغ از همه محدودیت‌ها - به‌ویژه در کشور ما- خبر زمانی ارزش دارد که راست و کوتاه و کامل و به‌هنگام و روان‌خوان باشد و از همه اینها مهم‌تر در جامعه، متقاضی داشته باشد. خبری که چه به‌لحاظ ماهیت و چه از نظر نوع تنظیم و کیفیت، رغبتی برنمی‌انگیزد، نه به درد رسانه می‌خورد و نه جامعه. تهیه‌کننده خبر باید ضمن بیان واقعه به سوالات کلیدی شامل چرا و چگونه و کی و کجا و توسط چه‌کسی پاسخ دهد، میانگین هوشی مخاطب را در نظر بگیرد، پرسش‌های او را خلاقانه حدس بزند و پاسخ همه آنها را خیلی موجز مطرح کند یا بگوید که پاسخ این پرسش به این دلیل قابل فهم مقدور نشد. خبری که کامل نیست مثل یک موجود ناقص‌الخلقه، معیوب است، کارکردش ناقص است و مخاطب از خواندن آن راضی نیست. اشکال این است که خبرنویسان، حالت دینامیکی بین قدرت قضاوت مخاطب و اصل خبر را در نظر نمی‌گیرند یا بدون رودربایستی تنبلند یا به حداقل‌های ناکافی رضایت می‌دهند. برداشتن عین خبر از منابع آماده - اگر منبع معتبر نباشد که خودش فاجعه‌ای دیگر است- یک‌ شبه‌بیماری حرفه‌ای است. متاسفانه باید گفت همین آشفتگی‌هاست که باعث فاصله‌گیری از استانداردهای حرفه‌ای شده. اخبار کسالت‌آور به‌همین دلیل زیاد است. رسانه‌ها زمان یا حجم برنامه یا صفحات خود را پر می‌کنند و به اعتبار خود به‌شدت آسیب می‌رسانند. همین‌هاست که مخاطب را به این نتیجه‌گیری ساده و کلی درباره رسانه‌ها می‌رساند که: «همه‌شون مثل هم هستند!» اجازه می‌خواهم از کنار دروغ‌پردازی‌های برخی رسانه‌ها تحت عنوان «خبر» بگذرم. داستان آنها جداست 

نوشته شده توسط:کریم ارغنده‌پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.